اولین روزی که فهمیدیم خدا تو رو به ما داده
سهند نازم روزی که فهمیدیم خدا تو رو به ما داده درست نهم دی ماه سال 87 بود من با اینکه می دونستم یه نی نی کوچولوی نازنازی توی دلم هست ولی برای اطمینان بیشتر رفتم آزمایشگاه چیذر نزدیک خونمون. ساعت 4 آزمایش حاضر می شد من از ساعت 3/30 حاضر شدم و به آزمایشگاه رفتم دل تو دلم نبود. جواب آزمایش رو که گرفتم قلبم به شدت می زد. دکتر آزمایشگاه گفت مبارک باشه تیترم رو که نگاه کردم حدود 8000 بود. با خوشحالی تا خونه دویدم تلفن رو برداشتم و به بابا امیر زنگ زدم. بابایی که منتظر بود تو این فاصله چندبار به خونه زنگ زده بود تا گفتم الو... بابائی گفت خوش خبر باشی گفتم جواب مثبت. ناگهان بابا امیر از پشت تلفن زد زیر گریه معلوم بود که هم خیلی مضطرب بود هم بی نهایت خوشحال شده بود. خلاصه اونم به منو تو تبریک گفت . شب که اومد خونه یه دسته گل بزرگ با یه جعبه شیرینی دستش بود من فکر کردم از این که خبر اومدن تو رو بهش دادم اینا رو خریده ولی با کمال ناباوری گفت نه خیر اول مامانی بعد نی نی امشب سالگرد ازدواجمون
وقت گل خریدن برای نی نی هست